متن زیر ویرایش شدهی نقدی است که تیر ماه 92 بعد از دیدن مستند «کدام انحراف» به سازندگان مستند -که از دوستان نیک بنده هستند- فرستادم.
***********
بعد از مدتها وقتی حاصل شد و مستند «کدام انحراف» مرکز مستند سفیر را دیدم. این مرکز مستند -که به حق از رویشهای انقلاب هستند- کارهای بسیار خوبی انجام دادهاند که درباره برخیشان مطلب نوشتهام و برای معرفی و تبلیغ آن در حد توان تلاش کردهام.
عنوان مستند سخن از این مضمون دارد که میخواهد نشان دهد چرا برخی جریانات (از جمله هاشمی رفسنجانی و باند او، احزاب راستی و نوراستی، بخشی از سپاه)، قائل به انحراف دولت نهم و دهم هستند. صحبتهای اصلی در این مستند سه منبع اساسی دارد: سخنان مهدی محمدی، جواد لاریجانی (جریان راست)، رسانههای ضد انقلاب. بر اساس سخنان این سه جریان میخواهد اثبات کند احمدینژاد منحرف است.
انتظار این بود که مستند بیاید نشان دهد در این چند مورد مشخص، به این دلایل –که باید بگوید- انحراف رخ داده است. اما با دیدن مستند تعجب میکنی که اصلا چنین اتفاقی نمیافتد. با استدلالها و خط سیری که دارد، انسان را به این نتیجه میرساند که آیا اصلا انحرافی هست؟ به واقع کدام انحراف؟ اگر انحرافی که اینقدر توسط جریانهای خاص -از هاشمی تا زاکانی- بر آن تاکید دارند، خطرناک است، چرا دلایل کافی ارائه نمیشود؟ این نشان از ضعف شدید محتوا و تحقیقات این مستند یا عجله برای انتشار پیش از انتخابات دارد.
استناد به ضدانقلاب: به استناد سخنان شبکه صدای آمریکا (حول دقیقه 27) ادعا میکند که احمدینژاد خواهان مذاکره با آمریکا است. هیچ نقل قولی از رئیس جمهور برای این ادعا نمیآورد. اما تنها با استناد به رسانههای آمریکایی و انگلیسی این ادعا را پذیرش شده میانگارد و با آوردن سخنان رهبر عزیز انقلاب در نفی مذاکره با آمریکا، میخواهد نشان دهد که انحراف رخ داده است. بنده هم نوع مواجهه احمدینژاد در بحث مذاکره با آمریکا را مناسب نمیدانم(+). هرچند قائلم او نه از موضع ذلت و تسلیم و سازش که از موضعی دیگر به طرح بحث میپردازد. یعنی موضع او با موضع همین جناب جواد لاریجانی –که در مستند سخن میگوید- و هاشمی رفسنجانی که موضع پذیرش هژمونی و ابرقدرتی آمریکا و مذاکره از موضع ذلت است، متفاوت است. تعجب آور آن که آقای لاریجانی جزء اولین افراد در جمهوری اسلامی بوده است که شدیدا خواهان مذاکره مستقیم با آمریکا در اوایل دهه هفتاد بوده است. و بخشی از قبح شکنی رابطه را که بعد با دوم خردادیها و کارگزارنیها ادامه یافت، توسط وی انجام شد. اگر مذاکره با آمریکا بد است، چرا فقط به احمدینژاد نقد میکنیم که تازه از موضع قدرت –هرچند باز هم به نظر نگارنده اشتباه- این را طرح میکند و به جواد لاریجانی در همان مستند هیچ انتقادی نمیشود که تریبون هم میدهیم؟ این تبعیض عجیب برای چیست؟ (نگاهی به مواضع جریانات مختلف درباره مذاکره با آمریکا)
در دقیقه 32 از قول بی بی سی آورده میشود که گویا احمدی نژاد سخن از انتخابات آزاد کرده است. و هیچ اشارهای به سخنان و کلامی از احمدینژاد به عنوان شاهد هم نمیکند. تنها با استناد به همان منبع معلوم الحال مدعی چنین نقلی میشود. حال که چنین صحبتی از احمدینژاد هم نقل شده است در رسانهها، کاملا در فضایی متفاوت است. (صفر تا صد واژه انتخابات آزاد در این پرونده بررسی شده است).
اما نوع استدلال طرح شده در مستند هم اشتباه است. ما نمیتوانیم به صرف حرف بی بی سی و صدای آمریکا علیه سپاه و شایعات مختلفی که طرح میکنند، مدعی شویم که بله سپاه همان گونه است که رسانههای ضد انقلاب میگویند. بلکه باید دید آیا حرف درست است؟ اگر نیست که محکم با آن مخالفت شود و اگر راست است، مصادیق و شواهدش را از منابع معتمد بیاوریم. نه اینکه حرف بی بی سی را پیش فرض بگیریم و بعد بخواهیم آن را به مخاطب القاء کنیم. حرفهای خود احمدی نژاد را میآوردیم درباره مذاکره، بعد اگر نقدی داشتیم وارد میکردیم.
یا در بحث انتخابات آزاد مانند این است که در مستندی صفحهای از بی بی سی آورده شود که از رهبر انقلاب نقل کرده است که انتخابات آزاد بوده و هست. بعد ادعا شود که رهبر انقلاب باعث شادی دشمن شده است!! واضح است که چنین ماجرایی خطایی است.
استفاده نا بجا و نا مربوط از سخنان رهبر انقلاب: در چند جا سخنانی از رهبر انقلاب میآورد که بعضیاش مناسب با فضای بحث است –مذاکره با آمریکا- است و بعضی مواردش خیر. به عنوان نمونه آوردن بخش «من دیپلمات نیستم، من انقلابیام» به فضای بحث هیچ ربطی نداشت جز اینکه به مخاطب اینگونه القاء کند که گویی این حرف در تضاد با سخن رئیس جمهور است. اما واضح است که این حرف در شرایط دیگری و ناظر به مسائل دیگری بوده است و به مسائل مطروحه در مستند هیچ ارتباطی ندارد. این که تلاش شود با چنین کنار هم گذاشتنهایی القای حاکمیت دوگانه بشود، قطعا خواست دشمن است. چه اینکه اساسا چنین تقابلی وجود ندارد.حتی آقای محمدی این تعبیر را نقل میکند: «تمرد و فاصلهگذاری علنی و عمدی با تصمیمات و گفتمان رهبری»(حول دقیقه 30) نمیگوید تضاد یا تقابل. شواهدی که فیلم برای این تقابل اشاره میکند فقط خانه نشینی و بحث سوریه است. درباره خانهنشینی که در تضاد کامل با نص صریح رهبر انقلاب بر عدم دوگانگی و تقابل است. بحث سوریه را هم بعد اشاره میکنم.
عدم ارائه شواهد و مستندات از کلام و رفتار رئیسجمهور: بزرگترین ضعف این مستند در ایراد اتهامات مهم و اساسی و خانمان سوز به رئیسجمهور، نداشتن استناد به گفتار و شواهد از رفتارهای رئیسجمهور است. اگر این اتهامات قرار بود به یک فرد هم زده شود باید استناد و شواهد کافی آورده شود. چه برسد که بخواهیم به محبوبترین رئیسجمهور بعد از مشروطه تا حالا زده شود و بر اساس آن جریان سیاسی ایجاد شود.
اشاره شد که در جاهای اساسی از رسانههای انقلاب سند آوردند. جاهایی هم از وی استناد آوردهاند که علاوه بر نداشتن صراحت منظور سازندگان، در مواردی عکس آن را القاء میکند. و دلیلش هم سطحینگری و قشریگری است. آیا هر کس در کلامش در طول تاریخ گفته باشد بیداری انسانی، آیا انسان منحرفی است؟ اگر امام خمینی هم این واژه را گفته باشد چه؟ یا منظور این است که اگر بیداری انسانی را در تضاد با بیداری اسلامی قرار دهد، انحراف است؟ کجا احمدینژاد این تضاد را اعلام کرده است؟ این تضاد باید کامل نشان داده شود. با ادعاها و تهمت زدن کار جلو نمیرود.
در دقیقه 18 صحبتی درباره اروپا و شباهت اتفاقات آنجا با بیداری اسلامی در خاورمیانه آورده میشود. این حرف در جمع مخاطبان و خبرنگاران اروپایی است. آنجا اعلام میکند اعتراضهای مردمی دارای ماهیت یکسان با خاورمیانه است. به خبرنگار اروپایی باید بگوید، بیداری اسلامی در اروپا؟
یا برای نشان دادن موضع مختلف احمدینژاد درباره سوریه تنها بخشی از صحبتهای سفر ارومیه آورده میشود که در حال تبیین عامیانه ماجرای سوریه است. این اختلافی که به عنوان انحراف آورده میشود، اصلا ضریبی در این گفتهای که آورده شده است ندارد. واقعا هیمن تک جمله مبهم و در فضایی دیگر میتواند نشان دهد وی در حمایت از سوریه کمکاری کرده است؟
یا بخشی از صحیتهای مشایی مورد استناد قرار میگیرد که در آن به دو نکته اشاره میکند که لزوما حتی در ساحت نظر هم با نظر رسمی نظام متفاوت نیست. او میگوید دلیل حمایت ما باید ضدیت بشار با صهیونیسم باشد نه فقط رفاقتش با ما. دوم اینکه در خط تبلیغیمان باید ملاحظاتی را برای مخاطبان جهانی رعایت کنیم. آیا به واقع اگر کسی به این دو نکته قائل باشد، نشانهی انحراف است؟
از همه مهمتر اینکه فرض کنیم تحلیل وی متفاوت بوده است. آیا این به خودی خود نشانهی انحراف است؟ قطعا اگر در عمل خلاف تصمیم کلان نظام کاری شود و یا حتی کم کاری شود، رفتار قابل نقد جدی است. اما در همین مستند از قول مشایی آورده میشود که در تحلیل فرقهایی هست –که گویا از نظر مشایی کوچک و کم اهمیت است-، اما در عمل تاکید میکند که سیاستهای نظام انجام میشود.
بسیار مهم است که عمل وی را هم باید به سنجه گذاشت. و اگر میخواهیم او را منحرف و بدتر از باقی احزاب راستی و چپی نشان دهیم، باید شواهدی ارائه دهیم. اما از رفتارهای عملی احمدینژاد چیزی که نمایشگر انحراف باشد نشان داده نشده است.
حداقل یک رفتار رسانهای ضد اسلامی با دروغ زشت و نامردانه: در دقیقه 23 مستند از قول خبرنگاری آورده میشود: «گفته بودند که تحریم تاثیر چندانی در وضعیت فعلی اقتصاد نداره. شما میشه نظرتون رو در این باره بفرمایید؟» که احمدینژاد با حالتی ناشی از بی اهمیتی جواب میدهد: «خب لابد تصمیمات ایشون اثر داره اگر تحریم اثر نداره». بعد دوباره در دقیقه حدودا 34 همین جمله احمدینژاد بین دو تصویر قرار داده میشود: یکی تصویب قطعنامه دوم سخن آقا. و چنین به مخاطب القاء میکند که ضمیر «ایشون» در کلام احمدینژاد به رهبر انقلاب باز میگردد. اما این نامردی و دروغگویی رسمی رسانهای، وقتی است که ببینیم چه چیزی از آغاز سوال خبرنگار حذف شده است و ضمیر ایشون به چه کسی باز میگردد. باز هم پای برادران لاریجانی در میان است! خبرنگار آن سخن را از زبان “علی لاریجانی” نقل میکند و ضمیر “ایشون” که احمدینژاد میگوید به رئیس مجلس باز میگردد.
دقیقه 23 (متن عیناً پیاده شده؛ یعنی این بخش ها در فیلم پشت هم و بلافاصله آمده است):
مهدی محمدی: …دولت در حال فشار آوردن به نظام است که ما باید کوتاه بیاییم و نمیتونیم تحریم ها رو مدیریت بکنیم.
خبرنگار به احمدی نژاد: گفته بودند که تحریم تأثیر چندانی تو وضعیت فعلی اقتصاد نداره. شما حالا نظرتون رو راجع به این موضوع میشه بفرمایید؟
احمدی نژاد (با خنده): خب لابد تصمیمات ایشون اثر داره دیگه اگر تحریم اثر نداره!*
دقیقه 34 (متن عیناً پیاده شده؛ یعنی این بخش ها در فیلم پشت هم و بلافاصله آمده است):
احمدی نژاد (با خنده): خب لابد تصمیمات ایشون اثر داره دیگه اگر تحریم اثر نداره!
آقا: ترفندهای دشمن را باید شناخت، فهمید. او البته دشمنی اش را میکند. امر طبیعی است.
کدام انحراف؟: بعد از دیدن این مستند باز باید پرسید کدام انحراف؟ همه بینه و دلایل این همه سال جوسازی رسانهای و فشارهای سیاسی و بازی با افکار مردم و امت حزب الله، همهی شواهد و ادعاهایش در این حد است؟ اگر یک صدم حمایتها و امکانات مرکز سفیر در اختیارم بود برای اثبات انحراف هزاران برابری راستها و ولایتی و لاریجانیها و قالیباف و… مستند خیلی خیلی مفصلتر و پر محتواتری میساختم! چنان که این انحرافی که در این مستند ادعا کرده است، پیش آنها عین قداست یک عمل عبادی باشد!
اشاره کردم که از خود احمدینژاد هیچ استنادی نه در رفتار و نه گفتار ارائه نشد برای انحرافش. اما مشایی که عامل اصلی انحراف و شاید خود انحراف نامیده میشود، چقدر انحرافش نمایش داده شده است؟ حرفهایی از وی نقل شده است که برای نمایش انحراف به مثابه اصلیترین مشکل کل کشور در تمام اصولگرایان و سپاه و رسانهها، نه تنها کافی نبود که انسان را به شک وا میداشت که برای همین این همه هیاهو؟
در کل فیلم تنها دو دقیقه خواسته است انحرافات را از زبان آقای محمدی نمایش دهد: دوری از ولایت فقیه، اصلاحطلب بودن، اطرافیان و کمکاری؛ و از زبان لاریجانی: خواهان سکولاریسم در حکومت! غیر از اینکه برای این عناوین و تهمتها هیچ شاهد و سندی ارائه نمیدهند، و نه تنها هیچ اجازهای برای پاسخگویی به طرفداران احمدینژاد نمیدهند، بلکه بعضی از عناوین حتی طرحش هم عمق و جدی بودن مستند را به خوبی نشان میدهد! به واقع اطرافیان مشایی به خوبی میتوانند از این مستند به عنوان سند بیگناهی خودشان استفاده کنند.
به عنوان مثال اگر بنده میخواستم مستندی بسازم، اولا فقط به مشایی میپرداختم و نه احمدینژاد. در ثانی نشان میدادم چطور نظام دغدغهها و اولویتهای آقای مشایی با آرمانهای امام روحالله متفاوت است. مشایی کجا مبارزه جدی با فساد داشته است؟ کجا ادبیات و نگاه فرهنگی انقلاب را به صورت کامل داشته است؟ کجا علیه اشرافیت و استکبار به مبارزه پرداخته است؟ حداقل به عنوان یک ناظر بیرونی اگر بخواهم در مشایی انحرافاتی مثال بزنم از این جنس است. نه از جنس حرفهای بیمحتوای سیاستزده. بزرگترین اشکال این فضای کثیف و بیمبنا درباره مشایی این است که مخاطبان را دچار اشتباهات محاسباتی و تغییر اولویتها و ضرایب و شناخت درباره آرمانهای انقلاب میکند. تربیت نسلی که با صحبتهای سطحی و اشتباه و همراه با غرضورزی و دروغ و بدور از معیارهای اصیل و آرمانهای مهم انقلاب بخواهد رشد کند، بزرگترین انحراف خواهد بود.
واضح است که به نظرم اشکال ندارد کسی طبق نظر و تحلیلش مستند بسازد و منتشر کند. اما کار ضعیف و با دروغ و تحریف نباشد. این کار رسانهای، باعث عدم اثرگذاری کارتان هم میشود. یعنی اگر میخواید نظری را ترویج کنید هم مستند و قوی بسازید.
*متن کامل پاسخ احمدی نژاد به خبرنگار: “خب لابد تصمیمات ایشان اثر دارد اگر تحریم اثر ندارد! من احترام زیادی برای ایشان قائلم ولی بالاخره ایشان که میداند وضع چه خبر است و نفت چقدر فروش میرود و چطور بانک مرکزی دارد برای جابهجایی ارز و تأمین نیازهای کشور تلاش میکند“